نشست روی غزل... ماه باران... شد

حرفهایی هست برای گفتن که اگرگوشی نبود

نمیگوییم وحرفهایی هست برای نگفتن،حرفهایی که

هرگزسربه ابتذال گفتن فرود نمی آورند...

وسرمایه ماورایی هرکس،حرفهایی است که برای

نگفتن دارد،حرفهایی که پاره های بودن آدمی اند

وبیان نمیشوندمگرآنکه ...

مخاطب خویش رابیابند!!

آخرین مطالب

اگر بگذارند . . .

سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۳۵ ب.ظ


شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند

لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است
با تو هر ثانیه رؤیاست اگر بگذارند

مثل قدّش، قدمش، لحن پیمبروارش
روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند

غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟
عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند

ساقی ات رفته و ای کاش که او برگردد
مشک او حامل دریاست اگر بگذارند

آب مال خودشان، چشم همه دلواپس
خیمه ها تشنه ی سقاست اگر بگذارند

قامتش اوج قیام است قیامت کرده ست
قد سقای تو رعناست اگر بگذارند

سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها
لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند

تشنه ای آه، و دارد لب تو می سوزد
آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند

بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو
یک نگاه تو تسلاست اگر بگذارند

"سیدمحمدرضا شرافت"

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۱
مهتاب صفری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی