
نیامدی و ترک خورد سینۀ من و ... آه!
چه قدر یک شبه یاقوت سرخ ارزان شد!
چه قدر باغ پر از جعبههای میوه شد و
چه قدر جعبۀ پر، راهیِ خیابان شد!
چه قدر چشم به راهت نشستم و تو چه قدر
گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد!
چه طور قصهام اینقدر تلخ پایان یافت؟
چه طور آنچه نمیخواستم شود، آن شد؟
انار سرخ سر شاخه خشک شد، افتاد
و گوش باغ پر از خندۀ کلاغان شد...
نیامدی و ترک خورد سینۀ من و ... آه!
چه قدر یک شبه یاقوت سرخ ارزان شد!
چه قدر باغ پر از جعبههای میوه شد و
چه قدر جعبۀ پر، راهیِ خیابان شد!
چه قدر چشم به راهت نشستم و تو چه قدر
گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد!
چه طور قصهام اینقدر تلخ پایان یافت؟
چه طور آنچه نمیخواستم شود، آن شد؟
انار سرخ سر شاخه خشک شد، افتاد
و گوش باغ پر از خندۀ کلاغان شد...